یادداشت‌ها

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

دامداری غیر صنعتی شریف

پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۳ ق.ظ

نمی دونم مشکل از منه یا مشکل از شریفه

شاید مشکل از هیچ کدوم مون نیست مشکل اینه که من تو این دانشگاه دارم زندگی می کنم و اساسا من وشریف نمی تونیم هم دیگر را تحمل کنیم.

چیزی که می دونم اینه که من هیچ گاه در دانشگاه شریف به عنوان یک دانشجو خوب شناخته نخواهم شد.

تعریف دانشجوی خوب در شریف این است که شما ترمی 20 واحد بر میداری بعد میری سره کلاسا ،(البته15 دقیقه زودتر میری که جای خوب گیرت بیاد)  استاد درس میده ، تو هیچی نمی فهمی ولی میری خونه از روی منبع درس رو  می خونی بعد میری تمرینای  تی ای رو حل می کنی بعد حس می کنی تمرینا کمه می ری بازم تمرین حل می کنی بعد میری سره کلاس حل تمرین با TA کل کل درسی می کنی و بعد امتنحای ته ترم رو میدی و با نمره عالی موفق می شی از پس این سد بزرگ بر بیای.و اون وقت همه برات کف و سوت می زنن که رنک یک رو نگاه کن.دانشگاه برات کف می زنه و میگه اگه بتونی همین جوری ادامه بدی کنکور ارشد  رو از جلوی پات بر می دارم دوستات برات کف می زنن و با حسرت نگاهت می کنن خانواده کف می زنه و به فک و فامیل پز میده که آره بچه من شاگرد اوله شریفه  بعد هم احتمالا زیر چشمی نگاه می کنه که عکس العمل فک و فامیل رو چک کنه ....

و خودت هم در از اینکه همه راضی ان حتی قاضی که دانشگاه باشه راضی هستی و گور بابای ناراضی که ...... باشد

وضع از این هم پیچیده تر می شود وقتی که شاگرد اول دانشگاه نماز هم بخواند ورزش هم بکند و روابط عمومی خوبی هم داشته باشد.... دیگر واقعا فکر می کند که به ته خط رسیده و بعد از خودش چنین فردی روی زمین پا به عرضه ظهور(شایدم حضور) نگذاشته است(اصلا بگذار ببینیم مگر خودت دوست نداری جای چنین کسی باشی؟)

نمی دانم این درس خوندن تا کی باید ادامه پیدا کند که خدایی نکرده یک روزی ما به درد بخور بشویم.

نگاه هم که می کنی آدم هایی که درس خون بودن (تازه آنهایی که مرام گذاشته اند و منت بر دیدگان ما گذاشته اند و در این کشور مانده اند تا لطفی بفرمایند بر ما)یا شدن استاد دانشگاه(که لازم نیست بگم چند درصد استاد ها نبودنشون بدرد بخور تر از بودنشونه)یا استخدام شرکتی شدند و دارند حقوق ماهیانه می گیرند و انصافا هم خوب حقوق می گیرند و به موقع رفتند زن گرفتند و الان هم دو تا بچه ترگل ورگل بغلشونه و .....

والا می خوام برم چاه بکنم توش داد بزنم آخه این چه بدبختیه ما داریم چرا هیشکی حرفه منو نمی فهمه بخدا خسته شدم انقدر بحث کردم با ملت  آخرشم بر می گرده تحویلم میده :(( در شرایط کنونی وظیفه ما درس خواندن است))

آخه دارید به کدام سمت می دویید؟

والا فارغ التحصیل می شید می بینید به هیچ دردی نمی خورید اون وقت به اجبار می رید خارج!

کی می خواین دردی از این ممکلت دوا کنید؟

واقعا داره به سینه ام فشار میاد این دانشگاه را که می بینم!

۹۳/۰۱/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
پوریا فتحعلی

نظرات  (۱)

قرار نیست ادامه پیدا کنه این بلاگ؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی